صفحه 167
مسئله 1059- كسى كه نماز واجب خود را در وقت
آن نخوانده، بايد قضاى آن را بهجا آورد، گرچه در تمام وقت نماز خواب مانده يا بهواسطۀ
مستى نماز نخوانده باشد، ولى نمازهاى يوميهاى را كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده قضا ندارد و همچنين نمازهايى را
كه بهواسطۀ جنون يا بيهوشى يا حواسپرتى در اثر كهولت سن و مانند اينها نخوانده،
قضا ندارد.
مسئله 1060- كسى كه نماز قضا دارد، بايد در
خواندن آن كوتاهى نكند، ولى واجب نيست فوراً آن را بهجا آورد.
مسئله 1061- كسى كه نماز قضا دارد، مىتواند
نماز مستحبّى و يا نماز استيجارى بخواند، و همچنين است كسى كه روزۀ قضا دارد.
مسئله 1062- اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضايى دارد يا
نمازهايى را كه خوانده صحيح نبوده، مستحب است قضاى آن را بهجا آورد.
مسئله 1063- قضاى نمازها لازم نيست به ترتيب
خوانده شود، مگر آنكه ترتيب در اداى آنها لازم باشد مثل نماز ظهر و عصر يا مغرب و
عشا.
مسئله 1064- اگر كسى كه نمازهايى از او قضا
شده مىداند كداميك جلوتر قضا شده، بهتر آن است كه به ترتيب قضا كند.
مسئله 1065- اگر بخواهند چند نفر را براى بهجا
آوردن نماز ميّت اجير كنند، لازم نيست وقت معيّن كنند و مىتوانند همه با هم شروع
كنند.
مسئله 1066- كسى كه چند نماز از او قضا شده و
تعداد آنها را نمىداند، مثلاً نمىداند چهار تا بوده يا پنج تا، چنانچه مقدار
كمتر را بخواند كافى است.
مسئله 1067- كسى كه نماز قضا از همين روز يا
روزهاى پيش دارد مىتواند قبل از خواندن نمازى كه قضا شده، نماز ادايى را بخواند و
لازم نيست نماز قضا را جلو بيندازد.
مسئله 1068- كسى كه مىداند يك نماز چهار
ركعتى نخوانده و نمىداند نماز ظهر است يا عصر است يا عشا، اگر يك نماز چهار ركعتى
بخواند به نيّت قضاى نمازى كه نخوانده، كافى است.
مسئله 1069- تا انسان زنده است، گرچه از
خواندن نماز قضاهاى خود عاجز باشد، ديگرى نمىتواند نمازهاى او را قضا نمايد.
صفحه 168
مسئله 1070- نماز قضا را چه يقينى باشد و چه
احتياطى، با جماعت مىشود خواند، چه نماز امام ادا باشد يا قضا و چه قضا يقينى
باشد يا احتياطى، و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند، مثلاً اگر قضاى صبح را با
نماز ظهر يا عصر امام بخواند اشكال ندارد.
مسئله 1071- مستحب است بچّۀ مميّز را، يعنى
بچّهاى كه خوب و بد را مىفهمد، به نماز خواندن و عبادتهاى ديگر عادت دهند، بلكه
مستحب است او را به قضاى نمازها هم وادار نمايند.
نماز قضاى پدر و مادر كه بر پسر بزرگتر واجب
است
مسئله 1072- اگر پدر يا مادر نماز يا روزۀ
خود را بهجا نياورده باشند، چنانچه از روى نافرمانى ترك نكرده و نمىتوانستند قضا
كنند، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگشان بهجا آورد يا براى آنها اجير
بگيرد، ولى اگر از روى نافرمانى بوده و يا مىتوانستهاند قضا كنند و نكردهاند،
بر پسر بزرگتر چيزى لازم نيست.
مسئله 1073- اگر پسر بزرگتر شك دارد كه پدر
يا مادر نماز يا روزه قضا داشته يا نه، چيزى بر او واجب نيست.
مسئله 1074- اگر پسر بزرگتر بداند كه پدر يا
مادرش نماز قضا داشته و شك كند كه بهجا آوردهاند يا نه، واجب نيست آن را قضا
نمايد.
مسئله 1075- اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگتر
كدام است، قضاى نماز و روزه پدر و مادر بر هيچكدام واجب نيست؛ ولى مستحب است كه
نماز و روزۀ آنها را بين خودشان قسمت كنند يا براى انجام آن قرعه بزنند.
مسئله 1076- اگر ميّت وصيّت كرده باشد كه
براى نماز و روزه او اجير بگيرند، بعد از آنكه اجير، نماز و روزۀ او را بهجا آورد،
بر پسر بزرگتر چيزى واجب نيست.
مسئله 1077- كسى كه خودش نماز و روزۀ قضا
دارد، اگر نماز و روزۀ پدر و مادر هم بر او واجب شود، هر كدام را اوّل بهجا آورد
صحيح است.
مسئله 1078- اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر يا
مادر نابالغ يا ديوانه باشد، وقتى كه بالغ شد يا عاقل گرديد، بايد نماز و روزۀ
آنها را قضا نمايد و چنانچه پيش از بالغ يا عاقل شدن بميرد، بر پسر دوّم چيزى واجب
نيست.
مسئله 1079- اگر پسر بزرگتر پيش از آنكه
نماز و روزه پدر و مادر را قضا كند بميرد، بر پسر دوّم چيزى واجب نيست.